محل تبلیغات شما

۱- من یه اخلاقی دارم

شدیدا متنفرم کسی به وسایلم دست بزنه

متنفر ها

جوش میارم اصلا

کسی حق نداره وسایل من رو برداره یا جابجا کنه یا تمیز کنه یا هرچی. متنفرم از اینکه بیام و چیزی سر جای قبلیش نباشه. حتی اگر لباسی روی زمین بوده وقتی برمیگردم خونه باید دقیقا همونجا باشه. متنفرم کسی جابجاش کرده باشه!

بعد الان اومدم خونه. میبینم لباسایی که پشت در اویزون بودن یه سریشون رو جالباسین و یه سریشون روی تخت! بعد میگم چرا! میگه خانوم فلانی (کسی که میاد تو تمیز کردن خونه کمک میده) بهش گفته بودم درها رو بکشه. کشیده و اتاق توام رفته بود کشیده بود اینا رو گذاشته رو تخت. بعد من خودم یه سریشو زدم اونجا و یه سریشو که دیدم لازمت نیست گذاشتم روی تخت! چرا فلان چیز هنوز پشت در بوده. چرا بهمان چیز بوده. چرا این اینطوری بود اونجا. چرا اون اونطوری بود اونجا. میگم واسه چی تصمیم گرفتی اصلا که چی پشت در باشه و چی نباشه. اقا واسه چی دست زدی؟ اون ریخت رو تخت هرکاری کرد یا نکرد. تو چرا دست زدی. باز شرو میکنه بسکه شه ای فلانی. انگار اصلا جرفای منو نشنیده باشه. ول میگنم میام تو اتاقم و فن رو باز میکنم که تو دنیای تنهاییم غرق شم. 

۲- یه اینه داشت که یارو ادعا کرده بود این بیست برابر میکنه. من اینو با خودم توی یه کیفم برده بودم بیرون بعد شکست. بعد بهش گفتم شگسته شیش ساعت غر زد سر من که چرا شکستی من دیگه با هیچی نمیبینم. بعد گفتم اقا من شکستم منم میخرم میذارم جاش. مشکل حل بشه. امروز قبل برگشتن رفتم یه مغازه ای خرید کردم ازش آینه دستی. روش توشته بود پنج برابر میکنه ولی به نظر من قد قبلی اومد. خریدم و اوردم میدم بهش میگه این چقدره. من خر برگشتم گفتم پنج برابر. گفت اهان و پرتش کرد کنار و قیافه گرفت. میگم خب بگیر دستت نگاش کن به نظر من این مثه قبلیه اس. الکی یه لحظه نگاه مبکنه میگه نه نیست. میگم اوکی میرم یه بهتر میگیرم. بعد اومدم اینور میبینم باز نشسته به اون یکی غر میزنه که اره آینمو شد و فلان کرد و من از بازار خریده بودم و یعنی فلان جا داره یا نه و . 

میگم اقا من مگه نگفتم میرم میخرم؟؟ چرا باز داری دنبال میگردی و غر میزنی خب؟ گفتم درستش میکنم همین کارم میکنم دیگه چرا اینطوری میگنی؟ میگه به تو چه ما داریم با هم حرف میزنیم. میگم خب داری راجب چیزی حرف میزنی که من گفتم حلش میکنم. میگه تو چیکار داری و اینمو شدی طلبکارم هستی و  

واقعا خون ادم به جوش میاد. هی میخوام هیچی نگم. نمیذارن که. 

یعنی شده تهران رو زیر و رو کنم پیدا میکنم اون کوفت رو فرو میکنم تو حلقش دهنش بسته شه فقط

پروردگارا. صبر بیشتری بده


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها