محل تبلیغات شما

یه مقدار فجیعی از وبلاگ خوندنا عقب افتادم ولی کار داشتم و چاره ای نبوده. وبلاگ نل و تیلو و بقیه مونده که باید بخونم پست هاشون رو. 

ولی الان اومدم بنویسم چون حس کردم اینا واجبن که ثبت شن زود تا یادم نرفته:

امشب عروسی یکی از دوست های نزدیکم بود:) عروسی به شدت خوبی بود و خیلی چسبید و لذت بردم ازش:) فقط حیف که اقای معجزه عزیزم نتونست بیاد و حتی پادگان شیفت بود. (داستانش مفصله ولی کلا شرایطش تو سربازی بیخ پیدا کرده این دم اخر سربازیش متاسفانه) 

و اما نکات مهم:

۱) حتی اگر همون روز شما زیر بقلتونو شیو کرده بودید و استفاده از مام باعث سوزش یا هر کوفتی میشد . چند دقیقه سوختن بهتر از آب شدن از خجالت بابت بوی عرقه! امشب بنده دچار این مشکل شدم و چون لباسم حلقه استین بود تلاش میکردم دستامو بالا نیارم بو پخش نشه!

۲) زیادی کول بودن و گرم گرفتن با دیگران همیشه جذاب نیست. شاید ادمای به ظاهر خنک با شخصیت تر از ادمای خیلی گرم به نظر برسن. شایدم یه پارامتری این وسط هست که این موقع شب داره به عقلم نمیرسه. ولی سعی باید بکنم که یادم بمونه که زیادی کول بازی در نیارم. جالب نیست . همون یخچال بهتره. 

۳) سعی کنم هرگز عروسی دوستامو از دست ندم. دوستام از بودن من تو عروسیشون خوشحال میشن  و من هم از بودن باهاشون لذت میبرم. پس نباید از دستش بدم. 

۴) همیشه یادم باشه واسه همه عروسیا کفش نسبتا کم پاشنه ببرم. امشب عوض کردن کفش های پاشنه هفت سانتی با پاشنه سه سانتی خیلی خیلی چسبید. 

خب بقیه چیزهایی که میخوام بگم ربطی وما به عروسی نداره و در واقع چیزهاییه که باید یادم بمونه برای مراحل زندگیم از این به بعد:

دیگه نباید دنبال تایید یا تکذیب هیچ کس در هییچ چیز بمونم. هیچ کس حق نداره چیزیو تایید یا تکذیب کنه برای من! هبچ کس! 

به عبارت واضح تر لازم نیست نظر مامانمو جلب کنم! نیاز نیست اون چیزیو تایید کنه تا باور کنم خوبه! بسه هرچی همه چیو تحلیل کرد! 

همینا باشه فعلا  

خستم  برم ببینم مغزم کمک میکنه بخوابم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها